کهن دیارمان مسجدسلیمان،اولین در مظلومیتها:
اینکه بیش از یک قرن از فوران نفت گذشته ونامِ مسجدسليمان درجهان شناخته شده است و حرفهایی دلخوشانه از جنسِ مباهات را تکرار چه سود ؟؟
برای زدودن محرومیت از چهره اندوهبارِ زادگاهمان چه کرده اییم؟؟
آیا اینک آنچه مهم است اتحادما و تدابیر نوین برای کاهش محرومیتها نیست؟؟
آن مدعیانِ پرهیاهویِ درون تهی که آمدند، قلوبِ شریف مردم را با مواعید فریفتند،مطامع خود برچیده مُهره و بِرَند سیاسی شدند و رفتند،به زخمهای التیام نایافته مردمِ رنجور اما استوار قامت مسجدسلیمان بها میدهند؟؟
فقر وبیکاری در شهرمان در حال رکوردشکنی ست ،حقیقتِ امروز مسجدسلیمان همین رنجهای خاموش و مظلومیتهایِ مستمر است نه گذشته ی پرافتخار و عناوینِ اولینهایش.
شهروندانِ مطالبه گر، عشق به مسجدسلیمان و امید به آبادیش را در عملکردشان تجلّی میبخشند نه در شعار، وعده های محال،انفعال و مهاجرت.
مسجدسلیمانِ خسته را نیم جانی در تن است به غرور و اصالت ، اگر هنوز دوستش میداریم بزرگش بداریم به مطالبه گری، آگاهی بخشی و مشارکت های مدنی،به انتظارِمرکز نشینان و مواعیدِ منفعت طلبانه برخی جریانات نباشیم،هیچکس مرهمی برکهن زخمهای مانخواهد بود بجز آگاهیِ درونیِ فرزندانِ مسجدسلیمان و تعهدِفراگیر در ایفایِ وظایف شهروندِ آگاه.
شهر مظلومم:
روزت روزی مبارک است كه بادروغ و شعار، خاطرت را بیش از این نیازارند وحقوق برحقت را احیا کنیم. به مِهرتو، اصالت ریشه های رنج دیده ات و مردمان بزرگت قول میدهم با تمام توان برای التیام زخمهایت اهتمام ورزم.
با تقدیم والاترین سپاس و قدردانی نسبت به زحماتِ فرزندانِ نیک کردارِ مسجدسلیمان آنانکه حتی گامی کوچک برای احیای شهرمان برداشته اند، گرامی میداریم پنجم خرداد را، روزی برای شنیدنِ فریاد های مظلوم شهرمان “مسجدسلیمان بزرگ”.
خدمتگزار مردم شریف مسجدسلیمان لالی اندیکا و هفتکل
دکتر علیرضا ورناصری
ثبت دیدگاه